امیرمهدی و تفریحاتش
سلام عشق عمه خوبی عمه جون ؟
الهی عمه قربونت بره چندوقته خیلی سرم شلوغه وقت نکردم بیام واست پست بذارم تا امروز ، میخام از تفریحاتت بگم که عصرا با مامانی و مادرجون و من و عمه مژی و بقیه میری دهکده المپیک پیاده روی ، البته تو که واسه خودت سرگرمی و بازی میکنی خیلی هم بهت خوش میگذره .
به تو که خوش بگذره انگار به ماخوش میگذره!!!
اینم عکسای نازی که تو دهکده ازت گرفتم ماه من
فدای پسر خوشکلم بشم که هرچی بزرگتر میشی خوردنی تر و شیطون تر میشی
جیگرم روز پنج شنبه 4/3/1390 سالگرد پسرخاله های من و بابایی مجتبی ( شهید محمود و شهید علیرضا ) که سال 1388 تو انفجارمسجد علی ابن ابیطالب شهید شدن بود و همه رفتیم خونه خاله برای مراسم که تو بعد از بازی گوشیات بهونه گیریات شروع شد اومدی توی آشپزخونه و من بردمت جای ظرفشویی تو هم که آب میبینی کلی ذوق میکنی و خوشخال میشی
خب جیگرم چند تا عکسم که هرروز میای خونه مادرجون ازت گرفتم اوناروهم که خیلی دوسشون دارم میذارم
بالاخره باکمک عمه رفتی بالا
الهی فدات بشم من که اینقد ماهی ، مثل من و عمه مژی هم که عاشق هندوانه ای
عزیزم اینم از پست امروزت خیلی دوس ت دارم جونم
بای بای .